هنر چیست؟

به نظر تعریف هنر کار ساده‌ای نیست هر چیزی که جنبه زیبایی داشته باشد هنر محسوب می‌شود و لازم نیست این چیز فیزیکی باشد! اما از نظر استاندارد و تحقیقاتی که در این زمینه برای نگارش این مقاله انجام شد، آرت (Art) تعاریف بهتر و قابل قبول‌تری دارد که در این مقاله از جمهوری هنر به این موضوع خواهیم پرداخت.

هنر طیف وسیعی از فعالیت‌های انسانی را در بر می‌گیرد، یعنی فعالیت‌هایی که در آن یک یا چند اثر خلق می‌شود و جلوه‌های آن شنیداری، بصری یا لمسی می‌باشد. آثار هنری با مهارت‌های انسانی مانند تخیل یا بر اساس یک سری قوانین و مقررات هنری خلق می‌شوند. این نوع فعالیت زمانی ارزشمند می‌شود که تبدیل به اثر شود و با توجه به حس زیبایی شناختی موجود در انسان، ناخودآگاه توسط انسان قدردانی و مشاهده شود.

هنر چیزی است که از قدیم الایام همیشه همراه انسان بوده است و نمونه‌های زیادی از تأثیرات هنری انسان را حتی در دوران غارنشینی می‌توان دید. می‌توان از هنرهایی مانند مجسمه سازی، طراحی، عکاسی، خوشنویسی، تقعر و سایر هنرهای تجسمی (محسوس، دارای جسم) نام برد.

هنر چیست؟

برخی نیز معماری را یکی از انواع هنرهای تجسمی می‌نامند، اما در این زمینه اختلاف است و برخی می‌گویند هنر به معنای استقلال از علم و قواعد تفکر است و به همین دلیل با توجه به اینکه معماری یکی از هنرهای تجسمی است و اصول مهندسی تقریباً هیچ ساخت و ساز ثابتی وجود ندارد در نتیجه این تخصص به عنوان آرت (Art) محسوب نمی‌شود.

به عنوان مثال معماری را با طراحی مقایسه می‌کنند و معتقدند که طراحی هیچ گاه چیزی خاص و معین برای بیرون آمدن و نمایش ندارد و همیشه چیز جدیدی ارائه می‌دهد، اما معماری در بسیاری از موارد امری ثابت است و حتی با در نظر گرفتن اینکه جنبه زیبایی در آن وجود دارد هنر لحاظ نمی‌شود.

البته برخی دیگر معتقدند که دسته دیگری به نام هنرهای تزئینی وجود دارد که شامل معماری می‌شود. جالب است بدانید که در طول زمان تعاریف مختلفی از هنر ارائه شده است و گاهی اوقات می‌بینیم که این روزها چیزهای عجیب و غریبی به عنوان هنر مطرح می‌شود، اما در این مورد یک چیز همیشه ثابت است و آن کاربردش برای بیان احساسات است.

هنر چیست به زبان ساده

هنر به هر نوع فعالیت خلاقانه و زیباسازی که توسط انسان انجام می‌شود گفته می‌شود. هنر می‌تواند بیانگر احساسات، افکار، تجربیات، ارزش‌ها و دیدگاه‌های هنرمند باشد. هنر می‌تواند به شکل‌های مختلفی نمایش داده شود، مانند نقاشی، مجسمه‌سازی، موسیقی، ادبیات، عکاسی، سینما، تئاتر و غیره. هنر نیز مانند زبان، یک راه ارتباطی است که می‌تواند مردم را به یکدیگر نزدیک‌تر کند.

هنر نه تنها یک فعالیت زیبا و لذت‌بخش است، بلکه یک نیاز اساسی برای رشد و توسعه انسان است. هنر به انسان کمک می‌کند تا خودش را بشناسد، خلاقیت و تفکر انتقادی خود را تقویت کند، اعتماد به نفس و هویت خود را پیدا کند و از زندگی لذت ببرد. هنر همچنین می‌تواند موجب ایجاد صلح، همدلی، همبستگی و احترام بین مردم باشد. هنر یک هدیه بی‌نظیر از خدا به انسان است که باید از آن مراقبت کنیم و آن را گسترش دهیم.

معنای هنر از نظر ویکی پدیا

بر اساس ویکی‌پدیا، آرت (Art) مجموعه‌ای از آثار یا فرایندهایی است که توسط دست انسان ایجاد می‌شود. این آثار با هدف انتقال یک مفهوم، ایده یا فکر طراحی و خلق می‌شوند. در آرت لزوماً زیبایی وجود ندارد، اما همیشه با خلاقیت همراه بوده است. اگرچه هنر گاهی به توانایی و قدرت خلق یا خلق زیبایی اشاره دارد و به کسی که یک اثر هنری خلق می‌کند، هنرمند می‌گویند.

تعریف هنر از دانشگاه بریتانیکا

نکته جالب ارائه شده توسط این دانشگاه این است: هنر در واقع از توانایی‌ها و تخیل برای خلق آثار زیبا استفاده می‌کند؛ با این کار می‌توانید تجربیات و احساسات را با دیگران به اشتراک بگذارید. در ادامه باید به این نکته توجه کنید که هنوز توافق جامع و کاملی در مورد اینکه اساس هنر چیست وجود ندارد! بحث آرت (Art) به قدری زیاد است که ماهیت و مفاهیم مرتبط با آن مانند زیبایی و خلاقیت در شاخه ای به نام فلسفه هنر و زیبایی‌شناسی مورد بررسی ویژه قرار می‌گیرد.

تعریف این موضوع بر پایه کتاب استراتژی بازاریابی هنر

تعریف هنر بر اساس این کتاب به این صورت است: به طور کلی به دو دسته کارکردی و رویه‌ای تقسیم می‌شود. در هنر کارکردی، برای رسیدن به هدف و منظوری طراحی می‌شود و در واقع وسیله ای برای رسیدن به هدف هنرمند است. در این میان، یکی دیگر از کارکردهای این روش، ایجاد تجربیات زیبایی شناختی و لذت بخش است. اما در هنر رویه گرایانه، قطعاً فرمول و فرآیند خاصی برای خلق یک اثر هنری وجود دارد. بهتر است بدانید که آثار هنری را می‌توان ابتدا به عنوان هنر کارکردی و سپس در نهایت به عنوان هنر رویه‌ای معرفی کرد.

کتاب استراتژی بازاریابی هنر

چه چیزهایی هنر نیستند؟

وقتی از نحوه تشخیص یک اثر هنری از روی ظاهر صحبت می‌کنید، نمی‌توانید تشخیص دهید که آیا یک چیز اثر هنری است یا نه. در واقع شناسایی یک اثر هنری لزوماً به این معنا نیست که فرم هنری شناخته شده به وضوح در آن تعریف شده باشد.

هیچ مجموعه ای از ویژگی‌ها و صفات های زیبایی شناختی پیش فرض برای توصیف دقیق یک اثر هنری وجود ندارد، اما نکته مهم این است که یک اثر هنری ممکن است ظاهری داشته باشد که از نظر هنری ناشناخته باشد، اما همیشه قوانین و مقررات رسمی خاصی برای قضاوت و تحلیل زیبایی‌شناختی اثر وجود دارد که بر اساس آن، آن اثر را هنر می‌دانند.

جالب است بدانید که در بیشتر مواقعی که از هنرهای تجسمی صحبت می‌کنیم، مسلماً منظور از وجود یک سری قوانین و کنترل‌های زیبایی شناختی از دید عموم مردم و همچنین وجود یک نگاه هنری است. احساس، یعنی همان چیزی که از نظر فنی می‌گوییم یک اثر هنری باید داشته باشد، قواعد و قوانین هنرهای تجسمی از نظر ظاهر و فرم یا به عبارتی باید رسمیت مناسبی داشته باشد.

اگر بخواهیم یک اثر تجسمی را در دسته‌های هنری قرار دهیم، در حالی که اثر مربوطه باید رسمیت مناسبی داشته باشد، اصول و عناصر هنری آن باید در تعامل و هماهنگی با یکدیگر باشند. اصول هنر شامل حرکت، وحدت، هماهنگی، تنوع، تعادل، تضاد، تناسب و البته الگو است.

یعنی اگر یک اثر هنری حاوی این عناصر نباشد، هنر تجسمی محسوب نمی‌شود. برای اینکه به عنوان یک اثر هنری در نظر گرفته شود، باید بافت، شکل، رنگ، ارزش و خط خاصی داشته باشد. یعنی اگر فردی در هر اثر هنری از سبک و روش خاصی پیروی نکند و هر چیزی که ساماندهی نشده است را هنر بداند، در زمره هنر قرار نمی‌گیرد.

اما اگر که چیزی به نظر ما با رعایت نظم و ساختار و نقش و نگار منظم آن چیز عجیبی را به اشکال مختلف به تصویر می‌کشد، این یک نوع هنر محسوب می‌شود. وجود ضوابط و مقرراتی که به آن اشاره کردیم همان چیزی است که هنرمندان دیگر را قادر می‌سازد تا آثار هنری را تجزیه و تحلیل کنند و آنها را با معیارهای زیبایی شناسی خود تطبیق دهند.

معرفی انواع هنر یا هنرهای هفتگانه

تا به حال با معنا و مفهوم هنر آشنا شده‌اید؛ تعریف هنر را از دید بزرگسالان و البته از نظر دانشگاه‌ها، دانشگاهیان و حتی ویکی پدیا چیست بررسی کردیم. هر چند بالاخره به این نتیجه رسیدید که تعریف جامع و دقیقی از چیستی و کیستی هنرمند وجود ندارد. شما در نهایت باید برداشت شخصی خود را از این بخش داشته باشید. در ادامه به انواع هنر اشاره می‌کنیم تا با هفتگانه هنر، آشنا شوید.

موسیقی

اولین نوع هنر موسیقی  می‌باشد. هنری که با روح شما بازی می‌کند. برای مدت طولانی، باد در میان شاخه‌های درختان و نیزارها صداهایی تولید می‌کرد که مردم را به این باور رساند که می‌توانند با استفاده از نی صدا تولید کنند. این سر خاستگاه اصلی طراحی آلات موسیقی و ابداع هنری مرتبط با گوش دادن به نام موسیقی بود.

موسیقی

بر اساس اسناد تاریخی و باستانی، موسیقی در اولین تمدن‌های بشری وجود داشته است. قدمت این هنر به اندازه تاریخ تمدن بشری است. موسیقی هنر ترکیب صدا و سکوت، زیر و بم، کلمات و ریتم است و به ویژه با احساسات درونی انسان پیوند دارد. آواز، آهنگسازی و نوازندگی از زیرگروه‌های موسیقی هستند.

حرکات نمایشی

هنر دوم حرکات نمایشی می‌باشد. توجه داشته باشید که حرکات نمایشی با هنرهای نمایشی تفاوت دارد که در ادامه به توضیح آن می‌پردازیم. حرکات نمایشی شامل انواع رقص، شعبده بازی، تردسنی، آواز، نمایش سیرک (طناب بازی، کشتی، کار با حیوانات، نمایش کشتی) و هنرهایی از این دست است که ارتباط مستقیمی با بدن انسان دارد.

حرکات نمایشی

آغاز این هنر به اوایل قرن ششم میلادی باز می‌گردد و قبلاً به عنوان تئاتر شناخته می‌شد که توسط کشتی گیران اجرا می‌شد، اما امروزه تقریباً حرکات نمایشی را از پرفورمنس آرت جدا کرده اند. اگر دقت کنید، حرکات نمایشی هنرهای نمایشی و سینما همپوشانی‌های زیادی در تعریف هنر ایجاد می‌کند.

هنرهای ترسیمی (بصری یا دیداری)

بخش سوم به هنر‌های دو بعدی مرتبط است. هنرهای تجسمی از جمله هنرهایی است که به وضوح با حس بینایی افراد پیوند دارد. از مهم‌ترین هنرهای طراحی می‌توان خوشنویسی، عکاسی، طراحی، مجسمه سازی، عکاسی، گرافیک، طراحی تزئینی، طراحی صنعتی، معماری و طراحی داخلی و حتی هنرهای مشتق را نام برد. این نوع هنرها بر روی تابلو، دیوار و فضا ایجاد می‌شوند.

هنرهای ترسیمی (بصری یا دیداری)

هنرهای تجسمی (برگرفته از ماده و جسم)

هنر تجسمی نیز نوعی هنر می‌باشد که شامل نقاشی، مجسمه سازی، طراحی محصول، چاپ دستی، عکاسی، گرافیک، طراحی صنعتی، طراحی سرامیک، صنایع دستی (متفاوت از هنر سنتی) و فیلم سازی و معماری و طراحی داخلی می‌باشد.

هنرهای تجسمی (برگرفته از ماده و جسم)

همانطور که متوجه شده اید، برخی از هنرها را می‌توان زیرمجموعه چندین هنر قرار داد و این کاملاً طبیعی است. هنرهای تجسمی شامل گروه دیگری از هنرها به نام هنرهای کاربردی است که به طراحی مد، طراحی گرافیک، طراحی داخلی و هنرهای تزئینی اشاره دارد.

ادبیات

هنر ادب یا ادبیات را می‌توان به عنوان نماینده فرهنگ، آداب و رسوم، ایده‌ها، آرمان‌ها و عقاید یک جامعه در نظر گرفت. بد نیست ابتدا تعریفی از ادبیات داشته باشیم. ادبیات عبارت است از کلماتی که بالاتر و والاتر از واژه‌های معمولی و عام است و مردم آن‌ها را می‌خوانند و در میان خود ثبت می‌کنند و با خواندن و نوشتن آن‌ها متأثر و متحول می‌شوند و در نتیجه احساس غم و یا شادی می‌کنند.

ادبیات

معنای ادبی ادبیات در بین صاحب نظران ادبیات جهان به دانش فرهنگی نیز اطلاق می‌شود. از هنرهای ادبی می‌توان به نویسندگی، شعر، رمان، سفرنامه نویسی، فیلمنامه نویسی و سایر مشتقات اشاره کرد. بی تردید  فردوسی یکی از بهترین هنرمندان ادبی جهان است.

هنرهای نمایشی

هنرهای نمایشی و حرکات نمایشی همپوشانی کمی دارند. هنرهای نمایشی در واقع نوعی هنری است که در آن هنرمند در درجه اول با استفاده از بدن و فیزیک خود و در نهایت با استفاده از امکانات دیگری مانند زبان بدن و تکنیک‌های سمعی و بصری هنر خود را خلق می‌کند.

هنرهای نمایشی

هنر دوم یا حرکات نمایشی (رقص و …) و هنر ششم (تئاتر، هنرهای نمایشی) شباهت‌های زیادی دارند اما در نهایت از یکدیگر جدا می‌شوند. از هنرهای نمایشی می‌توان به تئاتر، اپرا، نمایش عروسکی، اجرای زنده، قصه گویی، تعزیه و … اشاره کرد.

سینما

دسته آخر نیز به هنر سینما اشاره دارد. کلمه سینما یک کلمه یونانی است و ربطی به واژه‌های مرکب فارسی عدد 30 و نما ندارد. این کلمه یونانی به معنای حرکت است، اما از نظر سینما تکنیکی است که از طریق آن مجموعه ای از تصاویر متحرک (واقعی یا ساخته شده) پیامی را به مخاطب خود منتقل می‌کند.

هنر هفتم سینما

هنر سینما تلفیقی از صنعت، هنر و تکنولوژی است. این روزها سینما و رسانه ابزاری قدرتمند برای دستیابی به اهداف کشورها محسوب می‌شود. به عنوان مثال سینمای هالیوود بر افکار عمومی جهانی تأثیر گذاشت و تخریب‌های زیادی در جهان از جمله محیط زیست ایجاد کرد.

هنر هشتم چیست؟

اگر حقیقت را بخواهید، ما چیزی را که رسماً هنر هشتم نامیده می‌شود نداریم و در دسته‌بندی قرار نمی‌گیرد. اما به طور غیر رسمی از واژه هنر هشتم و حتی هنر نهم برای مواردی همچون روابط عمومی، روزنامه نگاری، تبلیغات و رسانه، دوبله، تتو، انیمیشن و بازی‌های رایانه ای به عنوان هنر استفاده می‌شود.

چرا به هنر گرایش پیدا می‌کنیم؟

مردم در اوقات فراغت خود کتاب، داستان و رمان می‌خوانند، فیلم تماشا می‌کنند، به سینما می‌روند، سفر می‌کنند و مناظر را می‌بینند، یا به موزه‌ها، آثار هنری، تئاتر یا موسیقی روی می‌آورند. واقعاً چرا مردم این کارها را انجام می‌دهند؟  زیرا آنها از انجام این کارها لذت می‌برند و حاضرند وقت و هزینه خود را برای آن صرف کنند و علاوه بر دیدن و احساس احساسات شخصی، می‌خواهند در مورد آن صحبت کرده و نظر خود را به کارفرما یا دیگران بیان کنند.

چهار نظریه اصلی در مورد زیبایی شناسی آثار هنری وجود دارد:

  • 1. ویژگی بارز شاهکارهای هنری
  • 2. کپی برداری و اقتباس جالب از طبیعت
  • 3. زیبایی در فرم و تکنیک
  • 4. زیبایی در مفهوم و محتوا

گاهی انسان در اثر بیداری یک استعداد درونی، در شرایط الهام و حالات روحی و روانی خاص، شاهکاری به قدری خاص می‌آفریند که نه برای دیگران و نه برای خود، نمی‌توان آن را دوباره تجربه کرد.

در تعریف دوم، کپی رایتینگ در داستان نویسی به این صورت است که شخصیت و الگوی رفتاری یک نفر را در داستان کپی می‌کنیم، به طوری که حتی با تغییر نام و تغییرات جزئی، همه بدانند آن تیپ یا شخصیت کیست که به ما یادآوری می‌شود.

در آثار هنری معمولاً هنرمندان تغییرات زیادی در ترسیم چهره و رفتار این شخص ایجاد می‌کنند تا مردم فریب بخورند و شخصیت واقعی را از دست بدهند و حضور و وجود این شخص را باور کنند و این فقط با تمرین زیاد ممکن است. او به جزئیات و توصیف شخصیت‌ها اهمیت زیادی می‌دهد، به گونه ای که نمی‌توان فردی مانند او را پیدا کرد، حتی اگر نماینده یک نوع خاص از افراد جامعه باشد.

لذت خواندن یک اثر هنری لذتی است که از کشف و شهود خواننده حاصل می‌شود. نویسنده فقط یک داستان نویس و راوی نیست که مخاطب را با جادوی کلمات مسحور کند، راه تخیل و استدلال او را ببندد، تمام ایده‌ها، نظریه‌ها و فلسفه خود را بر ذهن مخاطب تحمیل کند، خط مستقیم به او بدهد و بگوید او چه باید بکند و چه نکند. برای استرس دادن به او و قرار دادن او در یک منگنه قفل شده تحت فشار نظرات، نظرات و شستشوی مغزی. تنها در صورتی که کنجکاوی، توجه و حس همذات پنداری با شخصیت‌ها را برانگیزد، آن را تا انتها می‌بینیم، از خواندن آن لذت می‌بریم و اثر را به دیگران عرضه می‌کنیم.

اگر زندگی شخصیت‌ها و الگوبرداری هنرمند از زندگی افراد واقعی باورپذیر، منطقی و جذاب نباشد، معتقدیم داستان ضعیف و ناقص خواهد بود. همین طور اگر بتوانیم قصد نویسنده را از ابتدای داستان بخوانیم و بتوانیم پایان شخصیت‌ها و داستان را حدس بزنیم.

موزه هنری

در زندگی واقعی، خسیس، حسود، دروغگو، متقلب و منافق وجود دارد. دخترانی زیبا که قربانی فقر خانوادگی هستند، زنان جوانی که برای بهبود زندگی و گذران زندگی بهتر برای خانواده خود دست به خودسوزی می‌زنند و کودکان یتیمی که سعی می‌کنند داستانی پر از امید از آینده برای خود بسازند. همه ما این نوع داستان‌ها را با چشم خود دیده ایم، با شخصیت‌های اصلی صحبت کرده ایم و حتی داستان را برای همکار یا دوست خود گفته ایم، اما بعد از گذشت چند روز دیگر آن را به یاد نمی‌آوریم.

شاید این تفاوت یک هنرمند با یک فرد معمولی باشد. هنرمند از واقعه مثال می‌زند، احساسات و لحظات بسیار نادری را در آن القا می‌کند و از آن داستان می‌سازد و وقتی آن را می‌خوانیم، احساس و تجربه یک زندگی جدید و رسیدن به آن را درک و دریافت می‌کنیم.

 اینجاست که این موضوع ژانرهای مختلفی پیدا می‌کند. اگر دوست نویسنده ما یک هنرمند واقعی، اخلاق‌گرا و آرمان‌گرا بود، داستان را به گونه ای خاص می‌نوشت که قلب هر کس از درد در سینه اش می‌لرزید و تا آخر عمر با چنین چیزی مواجه می‌شد و شخص، ملزم به انجام وظیفه و تعهد انسانی خواهد بود. او طبق قانون خود عمل می‌کند. اما نویسنده بازاری و نویسنده آثار عامه پسند، تجاری و سرگرمی، داستان را تنها در حدی به دست می‌گیرد که نیاز اساسی او به دانش را برآورده کند و برای او سرگرمی ایجاد کند. این نوع کتاب‌ها شاید ارزش یک بار خواندن را نداشته باشند و نتوان آنها را تحمل کرد.

هنرها احساسات را برمی انگیزند و اغلب ما خودمان را به جای قهرمان داستان احساس می‌کنیم، درد آنها را احساس می‌کنیم یا با آنها همدردی می‌کنیم، چند ساعت از کتاب را در کفش آنها زندگی می‌کنیم. درد و رنج او ما را اندوهگین می‌کند و نمی‌توانیم از اشک ریختن دست برداریم.

عواطف و حالات ذهنی ما معمولاً در رفتارهای خاصی بیان می‌شود. مثلاً فرد افسرده با قدم‌های نامنظم و شانه‌های افتاده بی هدف راه می‌رود یا فرد غمگین با گریه و آسیب رساندن به خود و سر و صدا ناراحتی و رنج خود را نشان می‌دهد.

نتیجه گیری

هنر نوعی زیبایی شناسی است که معمولاً با هدف انتقال منظور یا هدفی به مخاطب طراحی و تولید می‌شود. ما هنرهای مختلف را به هفت دسته تقسیم می‌کنیم: موسیقی، طراحی، نوشتن، صنایع دستی، شعر، تئاتر و سینما.

سوالات متداول

  1. چند نوع هنر داریم؟

    هنرها را می‌توان به گروه‌های مختلفی تقسیم کرد، اما یکی از رایج‌ترین تقسیم‌بندی‌ها، هنرهای هفتگانه است. این هنرها عبارتند از: موسیقی، هنرهای تجسمی، ادبیات، معماری، حرکات نمایشی، هنرهای نمایشی و هنرهای مرکب. این هنرها هر کدام دارای شاخه‌ها و زیرمجموعه‌های متعددی هستند.

  2. چطور هنرمند شویم؟

    هنرمند شدن نیاز به خلاقیت، تمرین، مطالعه و عشق به هنر دارد. برای هنرمند شدن باید از آنچه می‌بینید و حس می‌کنید الهام بگیرید و آن را به شکلی جدید و منحصربه‌فرد بیان کنید. هنرمند شدن یعنی با هنر خود داستان بگویید، پیام بدهید و ارتباط برقرار کنید.

  3. چرا هنر مهم است؟

    هنر مهم است چون به انسان کمک می‌کند تا خودش را بشناسد، خلاقیت و تفکر انتقادی خود را تقویت کند، اعتماد به نفس و هویت خود را پیدا کند و از زندگی لذت ببرد. هنر همچنین می‌تواند موجب ایجاد صلح، همدلی، همبستگی و احترام بین مردم باشد. هنر یک هدیه بی‌نظیر از خدا به انسان است.

  4. هنر از کجا شروع شد؟

    هنر از زمانی که انسان‌ها در غارها زندگی می‌کردند شروع شد. آن‌ها با استفاده از رنگ‌های طبیعی و ابزارهای ساده، نقاشی‌ها و مجسمه‌هایی از حیوانات و انسان‌ها را بر روی دیوارها و سنگ‌ها ایجاد می‌کردند. این آثار هنری نشانه‌های اولیه از خلاقیت و تقلید انسان‌ها بودند.

  5. آیا هنر علم است؟

    آیا هنر علم است؟ این سوالی است که پاسخ قطعی ندارد. برخی می‌گویند هنر یک نوع آفرینش و بیان احساسات و ایده‌هاست که با علم ربطی ندارد. برخی دیگر می‌گویند هنر نیز مانند علم، بر اساس قواعد و روش‌هایی است که می‌توان آن را آموخت و تحلیل کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *